ساعت ٢ بعد از ظهر بود، همين كه سلام نماز ظهر را دادم، موبايلم زنگ خورد، يكى از دوستانم بود. با سراسیمگى گفت: «پدر كاك آرمان جعفرى فوت كرده است، مى خواهم به بيمارستان بروم، با خود گفتم شاید تو هم بيايى». من هم كه روز قبل احوال پدر كاك آرمان را از خودش جويا شده بودم، انتظار چنين خبرى را نداشتم؛ اما غافل از اينكه مرگ خبر نمیکند؛ ذکر «إنَّا لله و إنَّا إليه راجعون» را بر زبان آوردم و گفتم حتماً مى آيم.
وقتی با دوستم به بيمارستان توحيد و جلو درب سردخانه رسيدم، با صحنه‌ى بسيار عجيبى مواجه شدم. خانمى از اقوام متوفّى با صداى بلند به همه مى گفت: «به خاطر خدا از هم فاصله بگيريد، نزديك هم نشويد كه مصيبت دوچندان نشود». برخلاف معمول كه بستگان متوفّى در چنين حالاتى دوست دارند همديگر را در آغوش بگيرند تا از درد و آلامشان كاسته شود؛ اینک كسى جرأت نزديك شدن به دیگری را نداشت.
پدر كاك آرمان بدون هيچ بيمارى زمينه‌اى و تنها بر اثر بیماری كرونا فوت كرده بود، مادر گرانقدرشان هم در وضعيت خوبى به سر نمى‌برد و در اوج ابتلا به اين بيمارى به شدّت می‌گریست. خود كاك آرمان و سایر اعضاى خانواده هم درگير بيمارى بودند؛ امّا از شدّت ناراحتى فوت پدر، درد خود را فراموش كرده بودند. کسی منتظر چنين واقعه‌ى دردناكى نبود.

همه چيز به خواب مى ماند. در عين توانايى، کاری از دست كسى بر نمى آمد. نمى‌توانستى به كسى جرعه آبى يا خوراكى بدهى، يا آن‌ها را در آغوش بگيرى كه كمى تسكين پيدا كنند. در فكر فرو رفته بودم كه ناگهان با صدای آن خواهر دلسوز به خود آمدم که می‌گفت: «به خاطر خدا از هم فاصله بگيريد، متفرّق شويد». بنده خدا مى‌دانست كه محيط و فضاى حاضر آلوده بوده و تعدادى هم به بيمارى مبتلا هستند.

تنها كارى که در آن لحظات سخت از دستم بر می‌آمد این بود که كاك آرمان را صدا زدم و از اندک جمعيّت حاضر در محل جدا کردم و به ايشان توصيه نمودم كه صبر در نخستین لحظات مصيبت، شرط غفران و کسب اجر است، و انتظار دارم به مفاهيم دينى و معنوى كه سال‌ها در كنار هم آموخته‌ایم در چنين شرايطى جامه‌ى عمل بپوشانيم .
سعى كردم برادر بزرگتر ایشان، كاك پيمان را هم كمى آرام كنم و به ايشان هم گفتم كه در شرايط حسّاسى قرار داريد و بايد با عقلانيّت برخورد كنيد، که مبادا خداى ناكرده مشكلات بزرگترى حاصل شود و آنها را دعوت كردم كه به خانه برگردند؛ چون شرايط مراسم تدفين بيماران كرونايى ويژه است و اجازه نمی‍دهند افراد -مگر تعداد خيلى كمى از بستگان نزديك - در قبرستان حضور يابند. در بين صحبت‌هايم، كاك پيمان با دلتنگى خاصى گفت: «مگر نمی‌گذارند براى آخرين بار پدرم را ببينم؟! من مى‌خواهم خودم پدرم را غسل دهم و در مراسمش حضور داشته باشم». دوباره از درون آتش گرفتم، و با ذكر سبحان الله از عارض شدن چنين وضعيّتى فقط دعاى صبر را از الله متعال براي اين خانواده شريف مى خواستم.
مخاطبان گرانقدر، يادآورى اين واقعه درس‌هاى زيادى براى همه ما دارد. صحنه‌هايى كه خداوند متعال در قرآن براى ما بازگو مى‌كند.
چه بسا بسيارى از شما با چنين واقعه‌ای از نزديك مواجه نشده باشيد، همان‌گونه كه من تا آن روز با چنين صحنه‌ای روبرو نشده بودم؛ امّا به واقع نسيمى از آيه دوم سوره حج را از اعماق وجودم درك كردم. آن‌گاه که خداوند متعال می‌فرماید:

«يوْمَ تَرَوْنَهَا تَذْهَلُ كُلُّ مُرْضِعَةٍ عَمَّا أَرْضَعَتْ وَ تَضَعُ كُلُّ ذَاتِ حَمْلٍ حَمْلَهَا وَ تَرَى النَّاسَ سُكَارَى وَ مَا هُم بِسُكَارَى وَلَكِنَّ عَذَابَ اللَّهِ شَدِيدٌ»

روزی که آن‌را ‌می‌بینید، [آنچنان وحشتناک است که] هر مادرِ شیرده‌ای [فرزندِ] شیرخوارش را فراموش می‌کند و هر [موجودِ] بارداری جنین خود را [بر زمین] می‌نهد و مردم را مست می‌بینی، در حالی که مست نیستند؛ بلکه عذاب الله شدید است. حج - آیه ۲

دلخوشی‌هايى ايمانى براى خانواده محترم مرحوم كاك عباس جعفرى:

هر چند فرصت مراسم تشييع جنازه و اقامه‌ى نماز ميّت به صورت جماعت كه از توصيه‌هاى مؤكّد پيامبر _صلى الله عليه وسلم_ است براى كاك عباس مهيّا نشد؛ امّا نبايد فراموش كرد كه چنین فرصت‌هایی برای شهيدان راه خدا هم مهیّا نيست، با اين تفاوت كه شهدا نه غسل داده مى‌شوند و نه نماز ميّت بر آن‌ها خوانده مى‌شود! امّا با این حال، بالاترين درجات را نزد خداوند متعال دارند.

به تعبير دارالإفتای مصر، همان‌گونه که مُردگان در راه خدا، شهيدان دنيا و قيامت هستند؛ مُردگان مسلمان بر اثر بیماری كرونا نیز جزو شهدا قيامتى محسوب مى شوند، و اين چه نعمت باشکوهی است كه شامل حال كاك عباس جعفرى و سایر متوفّيان مسلمان بر اثر بيمارى كرونا شده است.

قالت دار الإفتاء المصرية: «إنّ موتَ المسلم بسبب فيروس كورونا يدخلُ تحتَ أسباب الشّهادةِ الواردةِ فى الشّرعِ الشَّريفِ»
فرزند صالح نیز يكى ديگر از توشه‌هاى بزرگ براى متوفّی است و سپاس خدای را که كاك عباس از اين مهم هم بى بهره نبوده است و فرزندان صالح ایشان ان شاء الله صدقه‌ی جاریه‌ای برای آن مرحوم خواهند بود و پس از مرگ پدر با اعمال صالح خویش ترازوی اعمال صالح پدر را نیز پُربارتر خواهند کرد.

خدايش بيامرزد و روحش قرین رحمت باد